جاهلیّت دوم در آخرالزّمان
آیات بالا به وجود جاهلیّت اشاره دارد و از آنجا كه قرآن برای همة زمانها نازل گردیده است، اثبات میشود كه جاهلیّت دومی، قبل از قیام حضرت مهدی(ع) نیز وجود خواهد داشت. هنگامی كه به احادیث روایت شده از حضرت محمّد(ص) و اهل بیتش(ع) نیز مراجعه كنیم، تأكید بر وجود این جاهلیّت را درمییابیم. از پیامبر اكرم(ص) روایت شده كه فرمودند: «من بین دو جاهلیّت كه دومین آن سختتر از اوّلی است، برانگیخته شدهام.»4 در حدیث بالا، اشارة آشكاری به وجود جاهلیّت دوم، پس از بعثت حضرت ختمی مرتبت(ص) وجود دارد كه سختتر و بدتر از جاهلیّت اوّل است و این موضوع از سیاق این روایت به خوبی آشكار است و نیز از ایشان روایت شده است كه فرمودند: «منفورترین مردم نزد خداوند سه تن هستند: زندیق در حرم، دنبال كنندة سنّت جاهلی در اسلام و خواهان خونریزی انسان بیگناه.»5 از عبدالله بن زراره از محمّد بن مروان از فضیل روایت شده كه گفت از امام صادق(ع) شنیدم كه میفرمودند: «همانا قائم ما با جاهلان بسیار سرسختتری نسبت به جاهلانی كه رسول خدا(ص) در دوران جاهلیّت با آنها برخورد داشت، رو به رو میشود و متحمّل رنج و سختی بیشتری خواهد شد.» گفتم: چگونه چنین چیزی ممكن است؟ فرمودند: «رسول خدا(ص) در حالی به پیامبری برانگیخته شد كه مردم سنگ، صخره و مجسّمههای چوبی را میپرستیدند، امّا قائم ما هنگامی قیام میكند كه همة مردم برای مقابله با او به تأویل كتاب خدا و احتجاج به آن متوسّل میشوند.» به بیان دیگر، جاهلیّت دوم كه امام(ع) با آن دست و پنجه نرم خواهد كرد، جاهلیّت مركّب است؛ زیرا این جاهلیّت، ظاهری اسلامی دارد و معنا و مفهوم خود را از دست داده و جز نام پیوستگی ظاهری چیز دیگری از آن باقی نمانده است.6 رسول اكرم(ص) چه زیبا و دقیق در وصف اهل آخرالزّمان و مسلمانان فرموده است، آنگاه كه فرمود: «به زودی روزگاری بر مردم فرا میرسد كه از قرآن جز خط و از اسلام جز نام آن باقی نخواهد ماند.»7 مبحث دوم: مصادیق وجود جاهلیّت دوم در آخرالزّمان پس از اثبات وجود جاهلیّت در آخرالزّمان با استناد به قرآن و روایات شریف اهل بیت(ع) اكنون به بیان مصادیق آن در عرصة واقعیّت و چهرههای گوناگون آن میپردازیم.منظر اوّل جاهلیّت در لغت از فعل جَهِلَ، جَهلاً و جهالةً، ضدّ عَلِمَ گرفته شده است و جَهِلَ الحِق؛ یعنی حق را ضایع كرد. مجاهل جمع مَجْهَل بوده و عبارت است از مكانهایی كه هنوز ناشناخته است كه نه نشانهای در آن وجود دارد و نه هدایتی در آن صورت میپذیرد.11بدیهی است كه دین اسلام، دین حق و دین توحید خالص برای خداوند است و مردم را به راه خیر و صلاح راهنمایی میكند و از این رو، خداوند آن را در این آیه، دین همة انسانها قرار داد: «همانا دین در نزد خدا، فقط اسلام است.»12 از آنجا كه دین خالص خداوند تنها در نزد اهل بیت(ع)، تجسّم عینی یافته و آنان مصداقهای عملی برای این دین هستند، از این رو، تنها اهل بیت(ع)، هدایتگر مردم و خارج كنندة آنان از تاریكی جاهلیّت به سوی نور اسلام بر اساس قول خداوند تعالی در قرآن كریم میباشند «و ما آنان را امامانی قرار دادیم كه به فرمان ما هدایت میكنند.»13 و نیز «هنگامی كه صبرپیشه كردند از میان آنان امامانی را قرار دادیم كه به فرمان ما هدایت میكردند و به آیات ما یقین داشتند.»14 آنان هستند كه مردم را به راه حق، كه همان راه خدای سبحان است، هدایت مینمایند تا مصداق این قول خدای متعال باشند: «وسیلهای برای حركت به سوی خدا بجویید و در راه او بكوشید، شاید رستگار شوید.»15 در همین باره در حدیث شریفی از پیامبر(ص) آمده است كه: «علی با حق و حق با علی است، حق در جایی است كه علی در آنجا است.»16 به دلیل اینكه هر كس به حق جاهل باشد، آن را ضایع نموده است، پس هر مسلمانی كه مخالف اهل بیت(ع) باشد و حقّ آنها را تباه نماید و از فرامین آنان سرپیچی كند، از اهل جهل و جاهلیّت است و فرقی نمیكند كه در عهد رسول خدا(ص) باشد یا در زمان ائمة اطهار(ع) یا پس از ایشان تا زمان حضرت مهدی(ع) و این بدان معناست كه جاهلیّت دوم در دوران رسول خدا(ص) با مخالفت با فرامین او و دشمنی ورزیدن نسبت به اهل بیت(ع) آغاز شد و دلیل این ادّعا، سخن خداوند متعال در قرآن كریم است كه میفرماید: «یاد كن هنگامی را كه كافران، دلهایشان را از تعصّب و خشم شدید جاهلی آكنده كردند، پس خدا هم آرامش خود را بر پیامبرش و مؤمنان نازل كرد.»17 منظر دوم از امیرمؤمنان(ع) روایت شده كه فرمودند: «رسول خدا(ص) فرمودند: «هر كس بمیرد در حالی كه امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیّت از دنیا رفته و به خاطر اعمالی كه در جاهلیّت و اسلام انجام داده، مورد مؤاخذه قرار میگیرد».»21از این حدیث، اثبات میگردد كه امامت اهل بیت(ع) میزان و جدا كنندة جاهلیّت از اسلام است. بنابراین هر كس به امامت حقّة آنان در قالب امامت دوازده امام پس از رسول خدا(ص) معترف نباشد، از اهل جاهلیّت است. این موضوع حتّی در مورد كسی كه به امامت همة آنها اقرار، امّا فقط یكی از آنان را آن گونه كه موافق ترتیب الهی تصریح شده برای پیامبر بشیر و نذیر، محمّد بن عبدالله(ص)، منكر شود، نیز صادق است. هر كس كه امام این زمان را كه همان مهدی منتظر(عج) است، نشناخته باشد، از اهل جاهلیّت بوده و در نتیجه منكر دعوت او و از اهل آتش است. منظر سوم روایات رسیده از اهل بیت(ع) به این موضوع اشاره دارد كه هر كس حضرت قائم(عج) را تكذیب نماید، از اهل جاهلیّت است. از غیاث بن ابراهیم، از امام صادق(ع) و از پدرانش نقل شده كه فرمودند: رسول خدا(ص) فرمود: «هر كس قائم از فرزندان مرا انكار نماید، به مرگ جاهلیّت مرده است.»22چه بسیار كسانی كه در این روزها منكر حضرت مهدی(عج) هستند، گاهی امامت و شایستگی او را برای این منصب و گاهی وجود و تولّد ایشان را و برخی دعوت او یا نزدیكی قیام و ظهور شریف ایشان را انكار میكنند و همة این افراد و گروهها، اهل جاهلیّت و از مصادیق آن هستند. منظر چهارم اهل بیت(ع) هرگز به ناپاكیهای جاهلیّت آلوده نشدهاند؛ بلكه از هر ناپاكی و پلیدی به دور و در زیر چتر اسلام متولّد شدهاند و این موضوع نیز به خودی خود بیانگر وجود جاهلیّت دوم است. جاهلیّتی كه ائمة اطهار(ع)از پلیدیهای آن پیراسته هستند، همان گونه كه حال رسول خدا(ص) و امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) این گونه بود. در زیارت جامعة بقیع آمده است كه: «شما همواره تحت مراقبت خداوند بودهاید و او شما را در پشتهای پاكیزه قرار داد و به رحمهای پاكیزه منتقل نمود و جاهلیّت، شما را نیالوده است...»23 منظر پنجم وجود تفرقه، اختلاف، درگیری و منازعه، وجه بارز عصر جاهلیّت اوّل بود، امّا خداوند سبحان به وسیلة اهل بیت(ع) بر آنان منّت گذارد و پراكندگی امور آنان را جمع، گسیختگیهای آنان را ترمیم و آشفتگیهای آنان را نظم بخشید و دلیل این ادّعا سخن فاطمه زهرا(س) است كه فرمودند: «فرمانبرداری از ما سبب نظام امّت و امامت ما خاندان، امان بخش از تفرقه است...»24ما میدانیم كه امامت، یك كلّ به هم پیوسته است و از امیرمؤمنان(ع) آغاز و به امام مهدی(ع) ختم میگردد و این بدان معناست كه این ذوات مقدّسه ـ كه درود خداوند بر آنان باد ـ از تفرقهای كه یكی از وجوه بارز عصر جاهلیّت است، در هر زمان و مكان، اهل بیت(ع) وسیلهای برای در امان بودن از آن است، امّا مردم با ترك امیرمؤمنان(ع) به جاهلیّت بازگشتند. منظر ششم احادیث و روایات نقل شده از پیامبر(ص) و ائمة معصومان(ع) به وجود جاهلیّت دوم و نیز مصادیق آن كه ما در عصر حاضر در جوامع اسلامی خود مشاهده مینماییم، اشاره دارد.از جملة این روایات، حدیثی است كه ابان بن تغلب از ابی عبدالله، امام صادق(ع) و ایشان از رسول خدا(ص) نقل میكند كه فرمودند: «حال شما چگونه خواهد بود، ای جماعت قریش، آنگاه كه بعد از من كافر شوید و ببینید كه من در میان گروهی از لشكریان خودم با شمشیر بر چهرهها و گردنهای شما میزنم... پس جبرئیل(ع) گفت: یكی برای تو و دومی برای علیّ بن ابی طالب(ع) و وعدهگاه شما سلام است.» ابان گفت: فدایت شوم، سلام كجاست؟ ایشان فرمودند: «در شهر كوفه».25 همان طور كه میدانید كفر، یكی از مشخّصههای جاهلیّت است و این گروه از قریش با اینكه ظاهراً مسلمان هستند از سوی رسول خدا(ص) به كفر توصیف میشوند. و این معنی استراد نمیگردد، مگر به آنچه در مورد امامت امام مهدی(ع) ذكر كردیم، بازگردیم و آن این بود كه هر كس امامت وی را منكر شود، كافر و از اهل جاهلیّت است، این از یك سو. و امّا از سوی دیگر چنین جاهلیّتی، به طوری كه بعد متذكّر آن خواهم شد، در مكّة امام مهدی(ع) رخ خواهد داد و این وعدهای است كه رسول خدا(ص) به مشركان قریش در آخرالزّمان داد و آن وعده این بود كه حضرت خود و همراه با علیّ بن ابی طالب(ع) در «كوفه»، با آنان پیكار خواهد نمود. این رویداد به دست وزیر امام مهدی(ع)؛ یعنی سیّد یمانی و مؤمنان همراه وی با استعانت از روح جدّش امام علیّ بن ابی طالب(ع) متحقّق خواهد شد و ایشان كوفه را با هدف مخالفت با جاهلیّت ثانی در مكّة امام مهدی(ع) فتح مینماید، همان طور كه رسول خدا(ص) جاهلیّت اوّل را در مكّة آن زمان، مورد انكار و نهی قرار داد. اگر دعوت امام مهدی(ع) را مورد بررسی قرار دهیم، در این دعوت و روایات مربوط به آن، مصادیق متعدّدی دال بر وجود جاهلیّت دوم در زمان ظهور امام مهدی(ع) و قیام مبارك ایشان به دست خواهیم آورد. مصداق اوّل امام مهدی(ع) با امر جدید و كتاب جدید قیام خواهد نمود، همان گونه كه صاحب دعوت او (یعنی پیامبر اكرم(ص)) مردم را به امر جدید فرا میخواند و این موضوعی است كه تعداد قابل توجّهی از روایات رسیده از سوی اهل بیت(ع) بر آن تصریح مینماید.از ابی بصیر نقل شده كه از اباعبدالله، امام صادق(ع) در مورد سخن امیرمؤمنان(ع) كه فرموده بودند: «اسلام غریبانه آغاز شد و به زودی به غربت باز خواهد گشت، پس خوش به حال غریبان»، سؤال كردم، فرمودند: «ای ابا محمّد، داعی از ما اهل بیت دعوت جدیدی را اعلام خواهد كرد، همان طور كه پیامبر(ص) به اجابت آن دعوت فرا خواند.»26 معنی این سخن آن است كه قبل از ظهور امام مهدی(ع) جاهلیّت دومی پا به عرصة وجود خواهد گذاشت و اگر اسلام حقیقی وجود داشت، نیازی به دعوت به اسلام جدید یا كتاب جدید پیدا نمیشد. مصداق دوم هنگامی كه امام مهدی(ع) قیام مینمایند، آنچه را كه از جاهلیّت دوم در برابر ایشان قد علم مینماید، نابود میكند، درست همان گونه كه رسول خدا(ص) نسبت به جاهلیّت اوّل همین گونه عمل كردند.مصداق سوم روایات شریف رسیده از ناحیة اهل بیت(ع) به این موضوع اشاره دارد كه امام مهدی(ع) در زمانی قیام مینمایند كه زمین از ظلم و ستم آكنده گردیده و هیچ امام بر حقّی نیز بر روی زمین وجود ندارد. از حارث بن زیاد، از شعیب بن ابیحمزه روایت شده كه گفت: من به نزد ابی محمّد، امام صادق(ع) رفته و به ایشان عرض كردم: آیا شما صاحب این امر هستید؟ ایشان فرمود: «خیر» گفتم: آیا فرزند شما صاحب این امر است؟» فرمودند: «نه»، گفتم: آیا فرزند فرزند شماست؟ باز فرمودند: «نه»، گفتم فرزند فرزند فرزند شماست؟ گفتند: «نه.»گفتم: پس چه كسی صاحب این امر است؟ فرمودند: «آن كسی است كه زمین را همان طور كه آكنده از ظلم و ستم گردیده، پر از عدل و داد مینماید و این در هنگامی است كه هیچ امام (بر حقّی) بر روی زمین وجود ندارد، همان گونه كه رسول خدا(ص) زمانی برانگیخته شدند كه هیچ پیامبر و رسولی بر روی زمین وجود نداشت.27 معروف است كه حضرت رسول اكرم(ص) در زمان فقدان رسولان یا بعد از گذشتن زمانی كه در آن مدّت خداوند هیچ نبی یا رسولی را برای بشریّت برنیانگیخته بود، به رسالت مبعوث شدند و در خلال این مدّت، اكثر مردم به جاهلیّت و پرستش بتها روی آورده بودند و رسول خدا(ص) آمدند تا آنان را از این جاهلیّت نجات بخشند و وارد نور اسلام و ایمان نمایند. چنین چیزی به طور نسبی نیز برای امام مهدی(ع) رخ خواهد داد؛ زیرا ایشان نیز در هنگام فقدان امام، خروج مینمایند. مقصود این است كه مردم پس از غیبت امام مهدی(ع) از نعمت وجود امامی آشكار كه او را مشاهده نمایند و كلامش را بشنوند، محروم گردیدند. قول خداوند متعال در قرآن كریم مصداق همین واقعیّت است: «بگو اگر آب شما به زمین فرود رود، پس از آن چه كسی به شما آب گوارا خواهد داد.»28 امام باقر(ع) در تفسیر آیة بالا میفرمایند: «این آیه در مورد حضرت قائم است؛ یعنی اگر امام شما غایب شود، به گونهای كه از مكان او اطّلاع نداشته باشید، چه كسی امام ظاهر و آشكار، كه شما را از اخبار آسمان و زمین و حلال و حرام خدا آگاه نماید، خواهد آورد؟».29 مصداق چهارم روایات شریف اشاره بر این موضوع دارند كه امام مهدی(ع) اسلام را به ظهور خواهد رساند و آنچه را از ركود و سستی وجود دارد، از بین خواهد برد، درست به همان گونه كه رسول اكرم(ص) نیز اسلام را آشكار و آنچه از جاهلیّت در آن جامعه وجود داشت، از بین برد.از محمّد بن عبدالله بن هلال، از علاء بن محمّد نقل شد كه: از اباجعفر، امام محمّد باقر(ع) پرسیدم: هنگامی كه قائم(ع) قیام نماید، با چه روش و سیرهای با مردم رفتار خواهد نمود؟ فرمودند: «به سیره و روش رسول الله(ص) رفتار میكند تا اسلام را ظاهر و آشكار نماید.» پرسیدم: سیرة رسول خدا(ص) چه بود؟ فرمودند: «آنچه از جاهلیّت وجود داشت، بیاعتبار و با مردم به عدالت رفتار نمود، به همین گونه هنگامی كه قائم قیام نماید، آنچه را از سكون و سستی و كژی در میان مردم است، نسخ و با آنها به عدالت رفتار خواهد كرد.»30 ركود و سستی اشاره شده، همان فترت است كه مردم در آن، به جاهلیّت باز میگردند و امام(ع) برای برچیدن آن اقدام خواهد نمود. حقیقت این است كه در روایات ذكر شده، چیز غریبی وجود دارد. اگر سخن امام باقر(ع) در روایت اخیر را مورد ملاحظه قرار دهیم به عبارت «حتّی یظهر الاسلام» برمیخوریم. معنای این عبارت این است كه قبل از ظهور حضرت مهدی(ع) اسلام رو به محو شدن و مندرس گشتن خواهد رفت و فضل خداوند به وسیلة خروج حضرت مهدی(ع) شامل حال مردم و جامعه خواهد گردید و از آن جلوگیری خواهد نمود. همچنین از روایت یاد شده آشكار میگردد كه در دورة غیبت امام مهدی(ع) كه از آن به الهدنـة تعبیر میگردد، اساس زندگی مردم همان جاهلیّت دوم است، كه امام مهدی(ع) پس از ظهور، امور تحریف شده و قوانین وضع شدهای را كه خداوند هیچ سلطانی برای آن قرار نداده است، باطل نموده و دین حقیقی اصیل و فرامین اصلی قیّم را برای اتمام نور الهی، با وجود كراهت مشركان، به منصة ظهور خواهد رساند. بحث خود را با روایتی از امیرمؤمنان(ع) به پایان میبریم. ایشان فرمودند: «ای مردم به علم یقین بدانید آن كس كه با جاهلیّت مرسوم در میان شما به استقبال قائم ما برود، با آن كس كه با جاهلیّت اوّل، به استقبال رسول خدا(ص) رفت، تفاوتی ندارد و دلیل آن این است كه در آن روز همه بر رسم و روش جاهلیّت زندگی خواهند كرد، مگر آن كس كه مورد رحمت خداوند قرار گیرد.»31 پینوشتها: منبع: كتاب عصر الجاهلیّـةفی آخرالزّمان.
|
سيدجعفرفاطمي نوش آبادي متولد1353،